اطلاعيه بيژن نيابتی ٢٣ فروردين ١٣٨٢



درمورد تهاجم به "ارتش آزاديبخش ملی ايران"

نهايتا آنچه که ازهفته ها پيش انتظارآن می رفت ، بوقوع پيوست . رژيم جنايتکار و بی آينده جمهوری اسلامی بدنبال بسيج گسترده نظامی هفته های اخير در طول مرزهای طولانی ايران وعراق و با سوء استفاده از وجود خلاء قدرت درعراق ، گله های مزدوران خود را به قصد ضربه زدن به نيروهای"ارتش آزاديبخش ملی"  وارد خاک عراق کرده است. بنا به اطلاعيه صادرشده ازجانب خود مجاهدين تا اين لحظه ١٨ تن از نيروهای اين سازمان به شهادت رسيده اند و تعداد ٤٣ تن مجروح گرديده اند . علاوه براين اطلاعيه ، اشاره به تعداد نامعلومی مفقود کرده است که به نوبه خود پديده ای است نوين که حکايت ازشدت وحدت درگيريها وفشارهای نظامی وارده می کند . گذشته ازاين ، سکوت تقريبا مطلق رسانه های غربی در رابطه با اين درگيريها  و باز گذاشته شدن دست رژيمی که افتخارعضويت در"محور شرارت" را نيز داراست ، آنهم در زير دماغ امپرياليستهای اشغالگر انگليسی ـ آمريکايی ، مفهوم خاص خود  را دارد . 

مقايسه اين بی تفاوتی آشکار درمقابل تحرکات نظامی يک پای عمده "محور شر" با حساسيت فوق العاده همينها دررابطه با احتمال دخالت نظامی ترکيه ( که هم عضوناتو وهمپيمان اسراييل درمنطقه است وهم متحد آمريکا) درشمال عراق وعکس العملهای متعاقب آن نشان از يک زد و بند پشت پرده و يک طرح امپرياليستی جهت تصفيه حساب نهايی با مجاهدين ومقاومت مستقل مردم ايران دارد. بديهی است که زدن مستقيم نيروهای ارتش آزاديبخش توسط نيروهای اشغالگرکه عادت به سربريدن با پنبه دارند بدورازعقل استعماری می باشد ، بنابراين چه بهتر از اين که در يک پروسه محدود  و قابل کنترل ، دست رژيم جمهوری اسلامی و مزدوران محلی آن برای قتل عام نيروهای مجاهدين را باز گذاشته و ضمن آن ميزان مقاومت نيروهای ارتش آزاديبخش ملی ايران را نيز تست کرد. درطول سال گذشته بارها گفته و نوشته بودم که تعيين تکليف استراتژيک ايران محورعمده طرح جناح يهودی ـ آمريکايی بازها درکادراستراتژی کلان قطب بندی جهانی آينده ميان آمريکا وچين می باشد با اين تفاوت که اين تعيين تکليف استراتژيک  در رابطه با ايران فعلا راه حل نظامی ندارد . راه حل سياسی حل و فصل مسئله غامض تعيين تکليف استعماری مشکل ايران هم اما ، بدون ازميان برداشته شدن فيزيکی سازمان مجاهدين خلق امکان پذيرنيست. درطول ساليان گذشته مجاهدين نشان داده اند که حتی اگر توان سرنگونی رژيم جمهوری اسلامی را هم نداشته باشند، توان بلوکه کردن تمامی راه حلهای استعماری در مورد ايران را داشته اند . بدون پارامتر مجاهدين ، امکان هيچ گونه تغيير و تحول انقلابی و ترقيخواهانه در چارچوب يک ايران آزاد و مستقل  و بدور از سلطه امپرياليستی  وجود ندارد .  

نيروهای انقلابی ، دمکرات  و آزاديخواه ايران

اميد به آينده و باوربه ضرورت آزادی و رهايی عنصرانسانی هيچ  تضمينی جز مقاومت ما  در برابر ستم  و استتثمار ندارد . دراين دنيای مبتنی برتعادل قوای صرف ، بدون عنصرمقاومت  نه هيچ حقی اعاده  می گردد و نه هيچ  مبارزه ای  برای  رسيدن به آزادی  وعدالت اجتماعی  پيروز می شود . اگر به اين واقعيت باور داشته باشيم  که "حقيقت مطلق" به تنهايی نزد هيچکس يافت نمی شود و ميان همه پخش است ، بنابراين در اين کادر اختلافات و جدلهای سياسی به خودی خود نه پديده ای منفی که بيان واقعی و ضروری نگاه به حقيقت از زوايای گوناگون می باشد. زيبايی جامعه انسانی دقيقا درهمين گونه گونگی انديشه ها  و ضرورت پذيرش چند بعدی بودن اجتماع بشری است. يک سوی معادله قدرت ما هستيم . ميزان مقاومت امروز ما  درمقابل تحميل الگوهای ارتجاعی و استعماری ، جايگاه واقعی فردای ما  را دراين معادله قدرت تعيين میکند . آری ، ما با هم اختلاف عقيده داريم ، در يک جدال سياسی مستمر به سر می بريم ، بيِرحمانه به انتقاد از يکديگر می پردازيم ، اما .. اما بايستی به تمامی طرفهای معامله نشان داد آنجا که پای عاليترين مصالح مردم  ايران در پيش باشد درمقاومت يکپارچه ما تمامی ما ترديدی نداشته باشند. آخر ما که نسل بی غروری نيستيم!  

ضمن ابراز انزجاراز تمامی نيروهای ارتجاعی آلت دست رژيم جمهوری اسلامی درتهاجم رذيلانه به ارتش آزاديبخش ملی ايران و محکوميت قاطعانه نقشه های ارتجاعی ـ امپرياليستی در رابطه با آينده ايران ، تمامی شخصيتها ، گروه ها، احزاب و سازمانهای انقلابی ، دمکرات و آزاديخواه ايرانی را به موضعگيری يکپارچه در اين سرفصل  تاريخی  و سرنوشت ساز  فرا می خوانم .  

                                             مرگ بر ارتجاع ! مرگ بر امپرياليسم !
                                                زنده باد انقلاب !  زنده باد آزادی !